وب سایت دکتر رامین قاسمی اصل

Ghasemiasl.ir

  The website of Ramin Ghasemiasl

نظر خواهی برای ویرایش پنجم مبحث 19 مقررات ملی ساختمان

برابر اعلام دفتر مقررات ملی ساختمان به اطلاع می رساند پیش نویس غیرقابل استناد ویرایش پنجم مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان (۱۴۰۳) با عنوان ” مدیریت انرژی در ساختمان ” ا...

جهت اطلاع از برنامه آموزشی دوره های ارتقا پایه دکتر رامین قاسمی اصل کلیک کنید

موضوعات

مقالات و یادداشتها نظام مهندسي ساختمان دانشجویان گاز و گازرسانی تاسیسات بهداشتی عایق بندی صوتی و حرارتی و سیستمهای اطفا حریق تاسیسات مکانیکی آسانسور، پله برقی و بالابر طنز و نهیب

ورود به سایت


نام کاربری :
رمز عبور :
  • عضویت در سایت
  • یادآوری رمز عبور

  • به گفته عبدالکریم حسین زاده نایب رییس کمسیون عمران مجلس  اکتفا به طرحی که تنها با یک رویکرد اصلاحی به وجود آمده و آن رویکرد نیز تغییر در ترکیب و ساختار اعضای سازمان نظام مهندسی است، نمی‌تواند هدف اساسی ارتقای کیفی، بهبود، مقاوم سازی و پایدارسازی ساختمان ها را محقق کند. در زیر متن مصاحبه خبرنگار صما با ایشان در این خصوص آورده شده است.

    آقای حسین زاده! به عنوان یکی از اعضای کمیسیون عمران مجلس تا چه اندازه رویکرد اتخاذ شده در مورد اصلاح قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان را مناسب و دارای ابعاد کارشناسی ارزیابی می کنید؟

    طرح اصلاح موادی از قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان با رویکردهای متعدد پیشنهادی به مجلس ارائه شده است. باید بگویم خلاءهایی در قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان وجود دارد که این خلاءها در طرح اصلاح قانون نادیده گرفته شده است. با وجود اینکه انطباق بسترهای قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان با نحوه جاری و آتی جامعه ضروری است، اما اکتفا به طرحی که تنها با یک رویکرد اصلاحی به وجود آمده و آن رویکرد نیز تنها تغییر در ترکیب و ساختار اعضای سازمان نظام مهندسی است، نمی تواند ما را به هدف اساسی که ارتقای کیفی، بهبود، مقاوم سازی و پایدارسازی ساختمان ها است، برساند. خواه این تغییر در ترکیب و ساختار اعضای سازمان نظام مهندسی در سطح کشور و خواه در سطح استان ها و شهرستان ها باشد.

    برای ارتقای کیفیت سازه ها، خدمات بهینه مهندسی و رعایت مقررات ملی ساختمان و مسائلی از این دست باید قانون بسیار جامع تر و وسیع تری که دایره شمول آن گسترده تر باشد، مورد بررسی و تصویب قرار بگیرد.

     

    به نظر شما چه خلاء ها و کمبودهایی در طرح اصلاح قانون نظام مهندسی وجود دارد؟

    اما به نظر بنده یکی از خلاءهای اصلاح قانون نظام مهندسی بی توجهی به کاربران این قانون است. کاربران این قانون مهندسان به صورت عام، مردم و سازندگان هستند. حال سوال اساسی این است که در تهیه قانون نظام مهندسی و همچنین طرح اصلاح آن، چقدر به شقوق و رئوس اصلی این مثلث بها داده شده است؟ تا چه اندازه تصمیم گیری ها در خلاء بوده و چقدر در یک فضای همپوشانی و نظرخواهی از این رئوس تصمیم گیری شده است؟ اعتقاد بنده این است که در تصمیم گیری ها از این رئوس نظرخواهی نشده است. زیرا بارها این موضوع از سوی افرادی از جامعه مهندسی به ما گوشزد شده که فلان ماده یا فلان تبصره یا فلان موضوع در اصلاح قانون نادیده گرفته شده است و ای کاش این مسایل نیز لحاظ می شد.

    این موضوع از آن جهت مهم است که مهندسان کاربران قانون هستند و از این قانون در سنوات مختلف استفاده کرده اند و بنابراین نقاط ضعف و قوت آن را بهتر از هر کسی می دانند. پس باید برای اصلاح قانون از مردم، مهندسان و سازندگان نظرخواهی شود که چه میزان از فضاهای مسکونی، فضاهای اداری و تجاری و سایر کاربری ها رضایت دارند؟ به چه اندازه از قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان رضایت دارند؟ میزان رضایت آنان از عملکرد سازمان نظام مهندسی و میزان کارآمدی آن چقدر است؟ اما متاسفانه اینها موضوعاتی است که کمتر به آنها بها داده شده است.

    موضوع بعدی که ما در آن خلاء داریم این است که ما مبدع قانون نظام مهندسی نبوده ایم و قانون نظام مهندسی به مفهوم واقعی شکل نگرفته بلکه قاعدتا آن را از سایر کشورها اخذ، ترجمه و استفاده کرده ایم. حال این مساله مطرح است که به چه میزان مطالعات تطبیقی در تدوین قانون جدید تاثیرگذار بوده است. در اصلاح قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان، تمام بندها مورد اصلاح قرار گرفته اما تغییر و اصلاح ساختاری در آن صورت انجام نشده است.

    به زعم بنده باید یک مطالعه تطبیقی قوی شکل می گرفت و در این مطالعه رویکرد سایر کشورها، میزان پیشرفت آنها در حوزه ساخت و ساز و امور عمرانی بررسی میشد و همچنین این موضوع مورد بررسی قرار می گرفت که در کشورهای دیگر رویکرد قانون نظام مهندسی و سازمان نظام مهندسی و متولیان تولید قانون و تولید ساختمان چه در حوزه علم و دانش و قوانین و مواد و آیین نامه های اجرایی و چه در حوزه ساخت و ساز به چه شکل بوده و در سایر کشورها سیر تکامل در این حوزه ها چگونه پیش رفته است و ما کجای کار هستیم و در فرآیند ساخت و ساز و حوزه عمرانی قانون نظام مهندسی چه کمکی به ما می تواند بکند؟ تصور بنده این است که مطالعات تطبیقی هم عمیق و پررنگ نبوده است.

     

    با توجه به موضوعاتی که اشاره کردید، قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان چگونه باید مورد اصلاح قرار می گرفت؟

    اگر بخواهم مباحث را در این بخش جمع بندی کلی کنم این است که ما نمی توانیم قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان را تنها با رویکرد ترکیب ساختار، اعضا و سلسله مراتب سازمانی کارآمدسازی، توانمند و اصلاح کنیم، بلکه این موضوع شقوق دیگری دارد. در کنار این باید یک آسیب شناسی و ضعف و قوت سنجی در مورد قانون انجام می دادیم و اگر این ضعف و قوت سنجی ها اگر انجام میشد، قاعدتا اصلاح این قانون باید کارآمدتر، به لحاظ قدرت اجرایی، پیشگیری و کیفی سازی در حوزه ساختمان قوی تر و به لحاظ متن کمتر میشد. به عبارت دیگر اگر این اتفاق رخ می داد، با یک قانون فربه مواجه نبودیم بلکه با یک قانون تنک تر و با مواد کمتر اما به روزتر و کارآمدتر مواجه بودیم.

    مساله دیگر میزان نظرخواهی ما از کاربران اصلی قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان در مورد این قانون و همچنین عملکرد سازمان نظام مهندسی است. باید ارزیابی کنیم که به چه میزان بازخورد از این کاربران اخذ شده و این موضوع تا چه اندازه در اصلاح قانون نظام مهندسی تاثیرگذار بوده است؟

    بحث سوم، بحث مطالعات تطبیقی است. باید ببینیم مطالعات تطبیقی ما به چه میزان بوده، چقدر از الگوها استفاده کردیم و این الگوها را بومی سازی و دخیل کنیم.

    هم اکنون در بسیاری از جوامع موضوع تعالی سازمانی را مطرح می کنند. تعالی سازمانی این است که ساختار و قانونی را که در اختیار داریم، باز شناسایی کنیم، نقاط ضعف و قوت، فرصت ها و تهدیدات درون سازمانی و برون سازمانی آن را بسنجیم و راهکاری را در این زمینه ارائه دهیم.

    موضوع چهارم همین تعالی سازمانی در سازمان نظام مهندسی و قانون نظام مهندسی است که شکل نگرفته و نیاز به یک بازنگری بسیار جدی دارد. در این رابطه باید این موضوع را ارزیابی کنیم که در حوزه ساختمان سازی، عمران و حوزه قانونی چه قسمت هایی از ساختار اجرایی ایراد اساسی دارد و نسبت به اصلاح آن اقدام کنیم.

     

    برخی کارشناسان معتقدند که یک قانون جامع نظام مهندسی تدوین شود و هر رشته در قالب این قانون، نظام مهندسی خود را ایجاد کند. نظر شما در این رابطه چیست؟

    در وهله اول این موضوع منوط به آن است که در مورد نظام مهندسی های مختلف یک شناخت و آسیب شناسی دقیق انجام شود که فعالیت این سازمان ها به صورت انفرادی چه میزان کارآمد و چه میزان ناکارآمد است، نقاط ضعف و قوت آنها چیست و آیا با یک کاسه شدن این سازمان ها مشکلات، ضعف ها و ناکارآمدی ها و محدودیت ها رفع می شود یا خیر؟ اگر این موضوع کمک کند که سازمان های نظام مهندسی کارآمد شوند، می تواند اقدام خوبی باشد.

    در واقع تعالی سازمان یعنی بهبود وضعیت موجود و تبدیل کردن آن به وضعیت مطلوب که باید دید آیا با یک کاسه کردن سازمان ها امکان پذیر است یا خیر؟ در غیر این صورت بدون مطالعه نمی توان در این مورد نظر داد.

    دومین موضوع مطالعه تطبیقی است. کسانی که معتقدند باید یک قانون جامع نظام مهندسی داشته باشیم، قطعا الگویی از سایر کشورها را دیده اند و احساس می کنند اگر این الگو در کشور ما اجرا شود، می تواند کارآمد و نتیجه بخش باشد. بنابراین در این رابطه باید مطالعه تطبیقی و بومی سازی انجام و سپس از این الگو در کشورمان استفاده شود.

    در بسیاری موارد وقتی فعالیتی را شروع می کنیم، از آنجا که آسیب شناسی واقعی نسبت به آن حوزه انجام نداده ایم دچار یک اشتباه مجدد می شویم. پیش از اینکه بخواهیم یک قانون جامع نظام مهندسی تدوین کنیم بهتر است که یک آسیب شناسی دقیق نسبت به این سازمان ها داشته باشیم و یک مطالعه تطبیقی در مورد کشورهایی که این الگو، رویکرد و روش در آنها اجرا می شود، انجام دهیم. شاید این روش ها کارآمد باشد و ما هم بتوانیم استفاده کنیم و سود ببریم. هر چند به اعتقاد بنده در یک نگاه کلی یک کاسه کردن و یک مجموعه کردن سازمان های نظام مهندسی می تواند کارآمد باشد. مثل این که یک سیستم کلان به نام نظام مهندسی وجود داشته باشد و زیر سیستم های عمران، ساختمان، کشاورزی و... را در ذیل آن ایجاد کنیم. در این شرایط باز هم این زیرسیستم ها برای پیاده کردن اهداف خود در حوزه تخصصی خود باید آیین نامه های اجرایی خود را در اختیار داشته باشند.

    این موضوع باید مطالعه و سنجش شود که آیا مشکلات اصلی سازمان نظام مهندسی به ساختار و شاکله آن مربوط می شود یا به محتوا و متن بر می گردد و بر اساس پاسخی که دریافت می کنیم هدفگذاری خود را انجام دهیم. در صورتی برنامه ریزی با استفاده از این الگو می تواند روش درستی باشد که به این نتیجه برسیم که بخشی از مشکلات حوزه مهندسی ساختمان و عمران به ساختار نظام مهندسی برمی گردد.

    برخی این انتقاد را به کمیسیون عمران مجلس وارد می کنند که در جریان بررسی اصلاح قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان، بررسی های کارشناسی های لازم را انجام نداده است. شما تا چه اندازه این انتقاد را وارد می دانید؟  

    ما سه شرط مذکور را به صورت کامل درگیر اصلاح قانون نظام مهندسی نکردیم و باید اینها را به صورت کامل درگیر می کردیم. البته این موضوع دوسویه است زیرا بعضی از این شقوق خود به مساله اصلاح قانون ورود پیدا نکردند. هم اکنون در رسانه ها اخباری در مورد اصلاح قانون نظام مهندسی مطرح می شود و شکل ساده این است که فعالان و دلسوزان دیدگاه ها و مطالب مد نظر خود را در این زمینه ارسال کنند.

    البته معتقدم که در عین حال باید ارتباط کمیسیون عمران مجلس با سازمان نظام مهندسی، مردم، کاربران و سایر شقوق کارآمدتر می شد و از نظرات همگان استفاده می شد. اما خلاءیی که در این زمینه داشتیم و داریم این است که باید کمیسیون عمران یک فراخوان به تمام سازمان ها و ارگان ها می داد و این موضوع را اطلاع می داد که قانون نظام مهندسی در دست بررسی است و فعالان این حوزه نظرات خود را ارسال کنند. جمع شدن و یک کاسه شدن این نظرات در کمیسیون عمران می توانست کمک بزرگی برای نمایندگان مجلس باشد. البته هنوز هم دیر نشده و در زمان بررسی این طرح در صحن مجلس، کارشناسان و فعالان صنعت ساختمان می توانند نقطه نظرات و دیدگاههای خود در مورد کارآمدتر کردن قانون و کارآمد کردن سازمان نظام مهندسی را ارائه بدهند. 

    موضوع : نظام مهندسي ساختمان / مقررات ملي ساختمان   تاریخ انتشار : 24 اسفند 1393