کسانی که از سه دهه پیش روند تاسیس نظام مهندسی و تحولات مربوط به این سازمان را تا به امروز تعقیب می کنند سخنانی را که روز سه شنبه هفته گذشته آقای عباس آخوندی در جمع نمایندگان کاردان های فنی ساختمان ابراز داشت با اهمیتی بیش از دیگران تلقی می کنند.
این عده بدون شک می دانند طراح نظام مهندسی ساختمان فعلی دو سه نفری بودند که در میان آنان آقای دکتر عباس آخوندی در سال های نخستین دهه 70 شمسی نقشی کلیدی داشت. نوآوری هایی که در زمان خود از اهمیت فراوان برخوردار بود و بعداً بوسیله مهندسان کشاورزی و معدن هم کپی برداری شد محصول اندیشه های این دو سه نفر بود و امروز که یکی از نقش آفرینان محوری این جریان سخن از ضرورت بازنگری در نظام مهندسی را به میان می آورد باید این نظر را کاملاً جدی گرفت. البته بر خلاف نظر ایشان پاره ای چهره های سیاسی جدید الورود به سازمان نظام مهندسی ساختمان این سازمان و قانون حاکم بر آن را بی نیاز از هرگونه اصلاح و تغییر و تطبیق با شرایط روز می دانند که در میانه آنان شاخص ترین چهره آقای اکبر ترکان است که در ردای ریاست سازمان نظام مهندسی کل کشور در مصاحبه ای مفصل اظهار داشت که ظرفیت های قانونی نظام مهندسی هنوز آنقدر هست که بتواند کارکرد های مورد انتظار را در زمینه بهبود ساختمان و شهرسازی خود را داشته باشد و نیازی به تجدید نظر در قوانین آن وجود ندارد، در حالی که آقای آخوندی نظام فعلی را دست کم در محور هایی نظیر نظام آموزش مهندسی،عدم بکارگیری توان کاردانان، نبود سازمان های صنفی کار آمد در مهندسی و صنعت ساختمان سازی و انجام امور ساختمانی به دست کسانی که اغلب نه مهندس و نه کاردان هستندنا کارآمد ارزیابی میکند و آن را نیازمند تحول معرفی می کند.
به اعتقاد بسیاری ازکارشناسان همین موارد مهم ترین هدف هایی بودند که سازمان نظام مهندسی ساختمان و نظام کاردانی ساختمان برای تحققق آن تشکیل شده اند و در بیست و یکسال گذشته هر روز بر عرض و طول آن افزوده می شود .بسیاری ازفعالان حوزه ساختمان براین باورند که فضای عمومی حاکم بر نظام مهندسی و نقد های جدی ای که از طرف صاحبنظران علوم سازمانی و فنی بر آن وارد می شود بین دو نظر کاملاً مغایر و متناقض وزیر راه و شهرسازی از یکسو و رئیس شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی ساختمان از سوی دیگر تمایل بیشتری به ارزیابی عباس آخوندی دارد. شاید بتوان گفت ریشه این مغایرت ازآنجا نشات میگیرد که حضور دکتر آخوندی از دوران جنینی و زایش سازمان نظام مهندسی و بیش از دو دهه در بیشتر سطوح مدیریتی این سازمان در مقیاس استانی و کشوری به او دیدی داده است که بتواند به روشنی انحراف سازمان از هدف هایی که بنیان گذاران آن ، دولت و دستگاه قانونگذاری کشور تعقیب آن هارا از آن توقع داشته باشند ببیند ، ژرف نگری که چهره های جدید برای دستیابی به آن نیازمند توقف بیشتر در سطوح مختلف نظام مهندسی هستند.
باهمه این احوال به باورکارشناساسان رویکرد تجدید نظر در ساختارسازمان های نظام مهندسی می بایست دارای مؤلفه های زیر باشد:
1- بر وجه حرفه گرایانه سازمان تأکید شود.
2- از مداخله سازمان در امور مالی و اقتصادی فاصله بگیرد.
3- بعد از آموزش های دانشگاهی وظیفه اصلی سازمان می بایست روز آمد سازی دانش مهندسی در کشور بدون مداخله مستقیم در امر آموزش باشد.
4- هرم سلسله مراتب از راس به سمت قاعده شامل : مهندس-کاردان-سرپرست فنی –کارگر فنی – کارگر ماهر دارای تناسب با نیاز سازمان کار باشد.
به هرروی برای پرهیز از هرگونه ذهنی گرائی در تغییرات مد نظر در ساختار نظام مهندسی بدون شک دروهله نخست می بایست عملکرد بیست و یک سال گذشته این سازمان مورد بررسی و ارزیابی کیفی و کمی قرار گیرد و آسیب شناسی دقیق از چالش ها و ناکامی های آن به عمل بیاید و سپس بر اساس نتایجی که از این پایش حاصل میشود اصلاحات ضروری بیرون آید در غیر اینصورت ممکن است بیست سال بعدی نیز به آزمون و خطا سپری شود.
منبع صما