من از آقای غفرانی و اعضای محترم هیات مدیره ی کنونی سازمان واقعا سپاسگزارم.
الان میفهمم چرا ایشان تاکید داشتند که: "کارهایی که ما کردیم، تا کنون کسی برای شما انجام نداده...."!
تحولی که ترازنامه ی سال 93 سازمانم ( سازمان نظام مهندسی تهران که من متعلق به خودم میدانم) در من ایجاد کرد، اینهمه سال درس و دانشگاه و مطالعه و ... در من ایجاد نکرد.
من از آقای غفرانی سپاسگزارم.
وقتیکه اعداد و ارقام ترازنامه را با روایت ایشان از 17 یا 23 شرکتی که هفتاد درصد کارهای استان تهران رو انجام داده اند، کنار هم گذاشتم و در یک محاسبه ی سرانگشتی فهمیدم که هر یک از این شرکتها سال 93 بین شش تا ده میلیارد درآمد داشته اند، لحظه ای بود که متحول شدم.
انگار سیبی بود که از درخت بالای سر نیوتن به زمین افتاد...
فهمیدم با اینکه مهندس مکانیکم، این حق من است که تنم بلرزد از فکر زیاد شدن اجاره ی خانه ام و حق من است که روزهای آخرماه برای ته مانده ی حسابم استرس بکشم و...و هرگز نفهمم "6 میلیارد" یعنی چقدر پول و امکانات،
چون
سازمانم را مال خودم ندانستم، رهایش کردم، بهش فکر نکردم، به پولی که از کار من به حسابش میرود فکر نکردم، چرا که وقت نداشتم، حوصله نداشتم، یا نمیدانستم ....
اما من واقعا از آقای غفرانی سپاسگزارم. به من ثابت کرد که اگر من حضور نداشته باشم 23 شرکت حاضرند. و با اینکه مهندس مکانیکم میتوانم به سادگی عوام باشم...
fبه قلم مریم معین